مقالات

دلایل روان‌شناختی چاقیِ کودکی

این مسئله که آیا مسائل روان‌شناختی مرتبط با چاقی کودکان فاکتورهای مؤثر در چاقی کودکان هستند و یا این‌که از علائم چاقی هستند، خود مسئله‌ای قابل‌بحث است. اینک این مسئله که ژنتیک دلیل مشترک همه انواع چاقی‌هاست به صورت گسترده‌ای مورد پذیرش متخصصان قرار گرفته است. همچنین به نظر متخصصان، مشکلات روانی که کودکان در طی رشد خود از آن رنج می‌برند، در برخی از آن‌ها، به شکلی تأثیر می‌گذارد که کودک چاق می‌شود. متن حاضر بر روی این مشکلات و تأثیر آن‌ها بر روی چاقی بحث خواهد کرد.
کمبود عزت‌نفس چیزی است که بسیاری از کودکان از نبود آن رنج می‌برند. کودکی احساس بدی نسبت به ظاهر خود دارد، تلاشی در جهت بهبود سلامتی خود نمی‌کند و معمولاً حرف زدن با آن‌ها در مورد اضافه‌وزنشان ممکن است تنها باعث مشکلات مربوط به عزت‌نفسش در آینده شود. اشتراوس(۲۰۰۰) مجموعه‌ای از ۱۵۲۰ کودک ۹ تا ۱۰ ساله را به مدت ۴ سال مورد بررسی قرار داده و دریافت که رابطه‌ی مستقیمی میان عزت‌نفس و چاقی برقرار است. همچنین معلوم شد که ۱۹% کودکان چاق با عزت نفس پایین افسرده بودند، ۴۸% کسل بودند و ۲۱% عصبی بودند در حالی که تنها ۸% کودکان با عزت‌نفس پایین اما با وزن مناسب احساس افسردگی داشتند، ۴۲% احساس کسل بودن داشته و ۱۲% عصبی بودند. البته این پژوهش روابط علت و معلولی را میان عزت‌نفس و افسردگی برای ما آشکار نمی‌کند و تنها نشان می‌دهد که بین این دو رابطه‌ای برقرار است.
افسردگی فاکتور مهم دیگری است که می‌تواند منجر به ایجاد چاقی در کودکان شود. در واقع به عقیده‌ی برخی افزایش وزن دلیل اصلی اضافه وزن شناخته شده است. افسردگی به این علت می‌توان علت اضافه‌وزن باشد که منجر می‌شود تا کودک غذا را جایگزین روابط اجتماعی کرده و یک سبک زندگی غیر سالم را در پیش بگیرد. مثلاً گودمن و ویتاکر (۲۰۰۲) ۹۳۷۴ نوجوان را بررسی کردند و دریافتند که نوجوانان افسرده بیشتر در خطر چاق شدن قرار دارند.
شاید یکی از بزرگ‌ترین فاکتورهای روان‌شناختی چاقی در کودکان برخی عادت‌های کودک باشد. اگر کودک ببیند که پدر مادر از غذا به عنوان چیزی آرامش بخش استفاده می‌کنند کودک نیز همین کار را می‌کند. در دسترس نبودن غذا به عنوان تنبیه و یا استفاده از آن به عنوان پاداش تأثیراتی را تا سنین بزرگ‌سالی روی کودکان می‌گذارد. مثلاً در پژوهش که گیبل و لوتز (۲۰۰۴) اجرا کردند، نشان دادند که تا چه حد رفتار والدین می‌تواند در ایجاد چاقی در کودکان موثر باشد. این به این معناست که والدین نه تنها از طریق ژن‌های خود بلکه از طریق عادات خود نیز باعث ایجاد چاقی در کودکان خود می‌شوند.
نتیجتاً، این قابل بحث است که مسائل روان‌شناختی بر روی چاقی مؤثر هستند و نقش بزرگی در این زمینه دارند اما ممکن است این مسائل همیشه علت نباشند، ممکن است کودکان چاق بیشتر از سایرین در خطر ایجاد آن بوده و در برابر بهبودی مقاومت بیشتری به خرج دهند. با این حال آزمون یک رابطه‌ی علی در این زمینه فعلاً ممکن نیست و ما نمی‌توانیم درباره آن نظر بدهیم. برخلاف این مطالعات زیادی روابط مثبتی ا بین این عوامل د نظر گرفته‌اند که ابزار مفیدی را در مورد درمان و پیشگیری چاقی در اختیار ما می‌گذارد.
منبع:
Bell, C.‎ G.‎, Walley, A.‎ J.‎, Froguel, P.‎ (2005)‎.‎ The genetics of human obesity.‎ Nature Reviews Genetics, 6, 221-234.‎ Doi: 10.‎1038/nrg1556

Gable, S.‎, & Lutz S.‎ (2004)‎.‎ Household, parent, and child contributions to childhood obesity.‎ Family Relations, 3, 293 – 300.‎ Doi: 10.‎1111/j.‎1741-3729.‎2000.‎00293.x

Goodman, E.‎, & Whitaker, R.‎ C.‎ (2002)‎.‎ A prosepective study of the role of depression in the development and persistence of adolescent obesity.‎ Pediatrics, 110, 497-504.‎ Doi: 10.‎1542/peds.‎110.‎3.‎497
Strauss, R.‎ S.‎ (2000)‎.‎ Childhood obesity and self-esteem.‎ Pediatrics, 105, 111-119.‎
برگرفته از https://psuec.wordpress.com/2012/02/04/psychological-causes-of-childhood.‎.‎.‎

نویسنده : سید شهاب الدین ارفعی مقدم، دانشجوی دکترای روانشناسی