برای بسیاری از والدین و دانشآموزان، بازگشت به مدرسه بهترین اوقات سال است. این والدین و دانشآموزان از بیدار شدن در ساعت ۶ صبح و خوردن ناهار مدرسه و انجام تکالیف مدرسه لذت میبرند. آنها مشتاقانه به دنبال آغاز سال تحصیلی هستند چرا که از لذت بردن از فرصت یادگیری چیزهای جدید لذت میبرند. همچنین آنها از فرصت گرد آمدن با دوستان قدیمی و یافتن دوستان جدید مسرور هستند. با این حال همه از مدرسه خوششان نمیآید. برای آنان که از مدرسه بدشان میآید، آغاز سال جدید به فشاری غیر قابل مقایسهای که منجر به اضطراب، به هم ریختن و حتی ترس میشود، منجر میشود.
اولین گام برای کاستن از تنش مدرسه و احساسات اجتنابناپذیر خستگی، بی حسی، خشم یا تحریکپذیری عبارت است از شناخت عواملی که این اضطراب را ایجاد میکنند. متأسفانه انسانها بسیار در کشف و فهم و توضیح دقیق انگیزههای اساسی خود برای دوری جستن از محیطها و محرکهای خاص دچار خطا میشوند. اگر شما میشنوید که کودکی میگوید که " مدرسه احمقانه است."، "ما چیزی یاد نمیگیریم" و معلم مرا دوست ندارد" ممکن است این اظهارات تنها به دلیل پردهپوشی از آنچه که حقیقتاً پس از آغاز مدرسه برای کودک اتفاق میافتد، باشد. با این حال شما به عنوان والدین حداقل پنج گام عملی را میتوانید به منظور پرهیز از تجارب منفی مرتبط با مدرسه ( و همچنین ۹ ماه جدال و تنش با کودکان) بپیمایید.
یک روال عادی برای تابستان بسازید
یکی از جنبههای لذتبخش زندگی در تابستان آرامش آن است. زنگ ساعت خاموش است، والدین در فکر مسافرت هستند و کارهایی که باید انجام شوند به صورت یک خاطرهی بسیار دور دیده میشوند. روزهای شهریور معمولاً تداعیگر نوعی آرامش کاملاً متفاوت با آنچه در سال تحصیلی برای موفقیت نیاز است هستند. بااینحال بهترین چیز برای موفقیت هم کودکان و هم بزرگسالان داشتن برنامه و ساختار است. پژوهشها نشان دادهاند که کودکانی که از قبل برای چالشهای مدرسه آماده میشوند احساسات مثبت بیشتری را برای آغاز سال تحصیلی دارند(استروتیرز، پری و منِنِک، ۲۰۰۰). شما میتوانید یک برنامهی مشخص را برای انجام فعالیتها در زمانهای مشخصی در اوقات فراغت فرزندتان طراحی کنید. همچنین میتوانید به کودکتان پیشنهاد کنید برای یک مسافرت تابستانی برنامهریزی کنند و یا لیست کارهایی که میتوان انجام داد را طراحی کنند. این تکنیکها یک ذهنیت سازگار و ساختارمند را برای مواجه شدن با اقتضائات خاص دوران مدرسه برای کودکان فراهم میآورند.
انتظارات معقولی داشته باشید
یکی از عوامل عمدهی مشترک در میان کودکان مضطرب درک ناتوانی از انتظارات والدین و معلمان است( انگلوند، لوکنر، والِی و انگلند، ۲۰۰۴) . وقتی کودکان (یا بزرگسالان) باور دارند که آنها از هوش کافی برای موفقیت برخوردار نیستند، معمولاً تلاش کمتری میکنند و نسبت به درگیر شدن در چالشهای تحصیلی مقاومت میکنند. همانطور که تشویق کودکان برای کسب موفقیتهای تحصیلی یک وظیفهی حیاتی است، اهداف تحصیلی غیر واقعی مثل گرفتن نمرهی کامل در یک آزمون دشوار میتواند به پسرفت منجر شود. معمولاً کودکان بهغلط فکر میکنند که باید به یکباره همه چیز را بیاموزند. در این میان والدینی که تدریجی بودن آموزش را برای آنها توضیح میدهند به کاهش فشارهای تحصیلی در کودکان خود کمک میکنند. دانشآموزان باید برای یادگیری تلاش کنند و گاهی شکستهایی را تجربه کنند و وقتی به ندانستن چیزی اعتراف میکنند، برای این شجاع خود تشویق شوند.
از مقایسه با دیگران اجتناب کنید
یکی دیگر از دلایلی که کودکان از بازگشت به مدرسه وحشتزده میشوند احساس حقارتی است که در مقایسه با دیگران احساس میکنند. مقایسه کردن در واقع مانعی است برای رسیدن به اهدافمان. گاهی کودکان خود را با دانشآموزان باهوشتر مقایسه میکنند و دچار احساس تحقیر و به تبع آن احساس اضطراب میشوند. از سوی دیگر مقایسه با کودکانی که در سطح پایینتر تحصیلی هستند به دانشآموزان یک احساس غلط برتر بودن میدهد. فارغ از شکل مقایسه اگر اهداف خود را در مقایسه با دیگران تعیین کنیم دچار کاهش پیشرفت میشویم. والدین میتوانند کودکان را با گذشتهی خودشان مقایسه کنند. وقتی کودکان میفهمند که نسبت به سالهای اولیهی خود بهتر شدهاند، احساس افتخار و کفایت میکنند و نسبت به مدرسه دچار احساسات مثبت میشوند.
نکات مثبت را برجسته کنید
باید با این واقعیت که بازگشت به مدرسه به معنای تمرکز بسیار و اوقات فراغت کمتر برای پرداختن به فعالیتهایی است که ترجیح میدهیم انجام دهیم. با این حال مدرسه نیز موقعیتهایی را ایجاد میکند که کمتر در دوران تابستان پیش میآید. بازگشت به مدرسه به معنی دسترسی بهتر به دوستان و فعالیتهای اجتماعیتر، همچنین شرکت در تیمها و وقایع ورزشی، اردوها و حتی یادگیری چیزهای جدید است. یافتههای عصبشناسی موید آن است که دستیابی به مهارتهای جدید در مغز ما همان حسی را ایجاد میکند که ما در هنگام دریافت جایزه یا پول احساس میکنیم(میزونو، تانکا، ایشی، و همکاران، ۲۰۰۸). در نتیجه والدین این موقعیت را دارند تا ذهنیت کودکان را با تمرکز بر روی این فواید تغییر دهند. اگر دانشآموز باور داشته باشد که فواید عملی بسیاری در شرکت در مدرسه وجود دارد انگیزهی آنان در حد قابل توجهی افزایش پیدا خواهد کرد.
حمایت تحصیلی و عاطفی ایجاد کنید
بر خلاف برخی باورهای عمومی مدرسه یک تلاش شخصی که در آن کودک شخصاً مسئول نتایج به دست آمده است، نیست(دی بروکر و هولشاف، ۲۰۱۵). دستاوردها ناشی از تلاش سه شخص هستند و وقتی بیشترین نتایج به بار میآیند که هم دانشآموز، هممدرسه و هم والدین مشترکاً خود را در نتایج به دست آمده سهیم بدانند. تعهد باعث تشویق کودکان و همچنین ایجاد رفتارهای مثبت مثل خواندن کتاب یا کمک در انجام تکالیف در مواردی که لازم است میشود. والدین باید از قضاوت مستقیم در ارتباط با دستاوردهای تحصیلی و یا کوچک شمردن انگیزه و تلاش کودک در مسائل تحصیلی اجتناب کنند. زمانی که من کتاب انگیزهی خود را مینوشتم با بسیاری از انسانها موفق مصاحبه کرده و یک موفقیت مشترک را در آنها یافتم. آنان چه کارآفرین بودند، چه ورزشکار، چه بازیگر و سوپراستار در هر صورت یک مربی در کنارشان داشتند که به آنها بازخورد واقعگرایانه و حمایتگرانه میداد که این خود به آنها کمک میکرد تا مهارتهای خود را افزایش دهند. هیچ کدام به تنهایی موفق نشدند! چه شما مربی هستید و چه والد، بهترین دستورالعمل برای این تغییر از تابستان به مدرسه برای همه عبارت است از: جشن گرفتن.
دکتر بابی هافمن
گرد آوری و ترجمه : شهاب الدین ارفعی مقدم - دانشجوی دکترای روانشناسی
افزودن دیدگاه جدید