۱. نشانهها را بشناسید:
کودکان مستعد درگیری در بسیاری از معضلات بهداشت روانی از جمله اختلالات اضطرابی، اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه، اختلالات طیف اتیسم، اختلالات خوردن و اختلالات خلقی میباشند. اگرچه نشانهها از هر کودک به کودک دیگر در هر تشخیص متفاوت است اما نشانههای کلی مشکلات سلامت روان عبارتند از:
. تغییرات در خلق، احساسات یا رفتار
. کنار کشیدن از فعالیتهای اجتماعی
. کاهش وزن غیر قابل توضیح
. افت عملکرد تحصیلی
. کابوسهای مداوم
. آسیب زدن به خود و دیگران
. استفاده و یا سوءاستفاده از مواد
۲. دانش خود را افزایش دهید:
اولین گام برای توسعهی دانش شما یادگیری نشانههای بالقوه بود. توجه به این نشانهها در حین عمیق شدن بر آنها گام بعدی است. نشانههای ذکر شده در بالا کلی هستند. نشانهها در هر مسئله متفاوت هستند. نیازی نیست تا کودک خود را به [به صورتی تخصصی] ارزیابی و تشخیص گذاری کنید اما شناسایی نشانههای مشخصی که به درگیری کودک شما مربوط هستند، بیفایده نیست. اکتفا کردن به نشانههای بالا ممکن است تا به غفلت از نکات کلیدی منجر شود. توسعهی دانش شما میتواند کمک کند تا دریابید که نشانههایی چون پنهان کردن غذا و یا ریز مو ممکن است به اختلال خوردن مربوط باشد یا رفتارهای تکراری و یا اختلال عملکردی میتواند به اختلالات طیف اتیسم نسبت داده شود.
۳. با کودک خود، صحبتی داشته باشید.
پس از مرور نشانهها اگر متوجه همپوشانی این نشانهها با کودک خود شدید باید با کودک خود صحبت کنید. کمی تأمل کنید، شکیبا باشید و به خود یادآوری کنید که چرا میخواهید با کودک خود صحبت کنید. همه چیز به تمایل شما برای بهبود کودکتان بستگی دارد. بسیار مهم است که علاقه و حمایت خود را به کودک انتقال دهید. نسبت به هر آنچه که کودکتان میگوید گشوده باشید و از رد کردن افکار، احساسات و تجارب کودک خود، خودداری کنید.
زمان بسیار اهمیت دارد. شما احتمالاً در واکنش به یک اتفاق بحرانی به این دیالوگ نزدیک میشوید. بنابراین باید بدانید که ممکن است فکر کردن و پاسخگو بودن در چنین زمانی سخت باشد. علاوه بر این ممکن است موضوع مورد بحث بسیار حساس باشد و ممکن است شما احساس ترس، گیجی و ناراحتی کنید. این عادی است، شما میتوانید کار خود را برای شروع کردن این مکالمه با یک اس ام اس یا ای میل آسان کنید. اطلاعاتی که تا پیش از این جمعآوری کردهاید ممکن است به درد بخورد و به شما اعتماد به نفس بدهد. بسته به سن کودک شما ممکن است پر کردن یک آزمون سنجش روانی و یا مشارکت در بحثی پیرامون نشانههای اختلال مفید باشد. فارغ از اینکه شما چگونه این صحبت را با کودک خود آغاز میکنید، به یاد داشته باشید که شما باید گشوده، مراقبت کننده و تشویقکننده باشید.
۴. یک تیم تشکیل دهید.
تمام نشانهها لزوماً مربوط به معضلات سلامت روانی نیستند. اگر کودک شما نشانهها را انکار میکند، ممکن است که این نشانهها ناشی از یک تجربه گذرای وابسته به موقعیت باشد. از سوی دیگر بسته به سطح رشد و سطح خودآگاهی، ممکن است کودک شما نشانهها را پس از اشارهی شما شناسایی نکند. اگر این مورد باشد، مهم است نشانهها را به خوبی بشناسید و نسبت به آنها حساس باشید و به سطح دانش خود اعتماد کنید.
آغاز این مکالمه با یک کودک میتواند به او کمک کند تا در اشاره به مشکلات خود احساس راحتی کند. برای همین بسیار حیاتی است که حرف زدن را ادامه دهید. اگر ممکن است از کودک بپرسید که چگونه میتوانید به او کمک کنید. البته آنها پاسخ تخصصی به این سؤال را نمیدانند اما ممکن است احتیاجات سادهای داشته باشند که تأثیر عمیقی داشته باشد مثل بغل کردن بیشتر و یا چند دقیق صحبت کردن.
ممکن است برای شما سخت باشد تا نشانههای آنها را درک کنید و به جایش کودک احساس تنهایی، انزوا و سوء تفاهم بکند. اگر شما دقیقاً همان نگرانیهای کودکتان را ندارید این به این معنا نیست که نمیتوانید به او کمک کنید احساس ارزشمندی و فهمیده شدن داشته باشند. آنها همیشه حمایت شما را دارند. تشویق شما میتواند خصلت درمانی داشته باشد. جدا از بحث صحبت کردن به دنبال راههایی برای تقویت روحی کودک خود باشید.
.۵ درخواست کمک تخصصی کنید.
همانطور که بالاتر هم گفته شد. تمام مشکلات نیاز به کمک حرفهای ندارند. اگرچه مشکلات بسیاری هستند که یک مکالمهی سادهی حمایتگرانه برایشان کافی نیست. در این صورت تنها کاری که باید بکنید این است که افرادی را برای به گروه خودتان و کودک برای حل مشکل اضافه کنید.کمک در مدارس، بیمارستانها، مراکز تحقیقاتی و کلینیکهای خصوصی در دسترس است. ممکن است شما بخواهید از متخصص اطفال شروع کنید. ممکن است شما در خانوادهتان یک متخصص بهداشت روانی داشته باشید که او بتواند شما را در مسیر درست قرار دهد. ممکن است مجبور باشید برای پیدا کردن خدمات مناسبتان یک جست و جوی ساده انجام دهید. علاوه بر درمان فردی یافتن گروههای حمایتی هم میتواند روش مناسبی برای تقویت کودکتان باشد.
این راهنمایی ساده است اما خود روند بهبودی ممکن است آنقدر ساده نباشد. اشاره کردن به مشکلات مربوط به سلامت روانی با بستگان بسیار ترسناک است مخصوصاً اگر مربوط به کودکان باشد. با این حال مداخلات زودهنگام برای پیشرفت رشد و بهروزی در طول زندگی فرد بسیار ضروری است. این راهنما به مراقبان اشاره میکند هر بزرگسالی با یک بچه باید از این مراحل آگاه باشد و باید نشانههایی را ببیند که مراقبان غیر از مراقبان کودک نمیتوانند ببینند
منبع: Psychology today
مترجم : سید شهاب الدین ارفعی مقدم، دانشجوی دکترای روانشناسی
افزودن دیدگاه جدید